senator73
جدیدا مثل اینکه اساتیدبعضی دانشگاها خیلی گستره ی اختیاراتشون زیاد شده!.این دومین باریه که یه چنین جریاناتی رو میشنوم ،نمونه ی آخریش که همین دومین دفعه میشه اینه که طرف منابع طبیعی یکی از استان ها میخونه و یکی از استاداش میبینه خیلی دانشجوی اکتیو و فعالیه بهش میگه توحیفی اگه تو این رشته باشی و ...و از طرف دانشگاه بهش نامه میدن که توی همون دانشگاه بره دارو بخونه!!!!؟و جالب اینجاست که اون پ.ن ورودیه همین امساله!بعد اونوقت من چندتا سوال دارم: 1_ اینکه چطوری یه استادو یه دانشگاه یه همچین اختیاراتی رو دارن که یه دانشجو رو از یک رشته ی سطح پایین قرار بدن توی یک رشته ی پرطرفدار و تاپ که سرش دعواست؟؟؟؟؟ 2_اینکه اونوقت اون استاده چطوری در عرض یکی و دو هفته به توانایی های اون پ.ن واقف شده و به این نتیجه گیری رسیده که بچه حیفه منابع طبیعی بخونه؟؟؟؟؟ 3_اصلا من یه پیشنهاد دارم که چرا کنکور؟!چراانتخاب رشته؟!این همه دردسر؟!همه برن هردانشگاهی و هر رشته ای که میخوان خب!یا اصلا چرا4ساعت از وقت بارزشمون رو کلی سوال تستی حل کنیم خب ،این استادا بندگان خدا مگه بوووووووووووقن!اونا حتی با یه نظر میتونن بگن بری کدوم رشته تا خدایی ناکرده حیف نشی! 4_و در آخر اینکه اگه من برم سر کلاسای اون استاد بشینم به نظرتون منو میذاره بیوتک دانشگاه تهران؟؟! ادم چه چیزا که نمیشنوه و نمیبینه !!! خودمم باورم نمیشه هنوز ، ولی خب چون خبرش گویا پیچیده و منم از یکی از دوستان که آمارش موسخه شنیدم برای همین طاقت نیاوردم و گذاشتم اینجا تا فیس تو فیس شاهد وقایع عجیب روز دنیا باشید!!!
این عکس منو یاد روزای کنکوری خودم میندازه!صبحایی که از زور خواب(مخصوصا توی زمستون و عید که آدم خوابش زیاد میشه!) بازم میشستم پشت میزم و مشغول درس خوندن یا به قولی دانکی خونی خودمون میشدم !وگاهی از شدت خستگی ناخودآگاه سرمو میذاشتم روی کتابا و چرتای 5دقیقه ای میزدم در حالی که توی خواب فکر میکردم دارم درس میخونم ! اولین چیزی هم که به ذهن هرکسی واسه مبارزه با خوابش توی روزای امتحان و کنکور میرسه خب قهوه ونسکافس که اونم قوربونش برم نورگلدی جانم وقتی فهمیدبا لحنی جدی غدغن کرد واسم!!برای همین منم رو آوردم به روشهای نوین دیگه!مثلا تشت یخ !،که پامو میکردم توش !و گاهیم یخ رو میذاشتم روی چشام که خواب که چه عرض کنم خواب هفت پادشاه رو هم فراری میداد
این درسته که در کشور ما به دلیل جدید الورود بودن این رشته هنوز جایگاه خودش رو در کشورمون پیدا نکرده و زمان میبره که موقعیت خودش رو پیدا کنه البته با عزم جدی پ.ن ها، اما این دلیل نمیشه که استاد بیوتک دانشگاه ایکس در توضیح این رشته، این رشته رو بطور مستقیم بی ارزش تلقی کنن و بفرمایند که داروسازی(رشته تحصیلی اولیه خودشون )آزاده شرف داره به بیوتک دولتی(رشته تحصیلی بعدشون)و ...این واقعا از یه مدرس این حوضه بعیده یه همچین عرایضی !!درسته به دلایل مختلف ازجمله همون یک موردی که بالا اشاره شد بی توجهی در این حوضه وجود داره اما چرا با گفتن حرفاهایی ارزش و اهمیت این رشته رو انکار میکنید خب ؟؟!در ثانی توی هر حوضه ای اگه خودمون فعال باشیم و منتظر دیگران نمونیم موفق تریم و ناراضیتی ها کمتره ،ینی گاهی مشکل از خودمون هم هست(البته با عرض معذرت)!!! و من فقط میتونم بگم مثه همه امیدوارم بیوتکنولوژِی در ایران هم مثل اکثریت کشورهای اون وری جایگاه خودشو رو پیدا کنه و با سرعت مسیری رو به جلو را طی کند.
از شما میپرسم ،شما تیتر این پست رو قبول داریید؟ من نمیدونم چرا دست به هر کار و چیزی که میخوایم بزنیم اول به دور از خیلی چیزای دیگه به فکر پرستیژاون کار هستیم، که اگه این مقوله مهم رو باور کنید به این نتیجه ی مهم رسیدم که حتی اکثریت بچه های رتبه برتری گروه علوم تجربی با در نظر گرفتن همین مقوله ی مهم و جدی اینارو نگفتم که به حرفه ی پر قداست پزشکی ناروا گفته باشم نه به هیج وجه، (فقط معتقدم تمامی فعالین در این حوضه شایستگی خدمت و فعالیت ندارن) خیلیا هستن که توی هیچ کدوم از این دسته جا نمیگرن، و ایناییم که بالا گفتم همش رو دیدم و شنیدم و بی اساس نیستن!واثلا نخواستم با این مطلب بیوتکو و پزشکی رو مقایسه کرده باشم فقط خواستم بگم که هر چیزی جایگاه و ارزش خودش رو داره و به اون دسته از آدما که پرستیژه براشون اهمییت بیشتری داره گفته باشم که وسعت نگاهشون رو گسترش بدن ،ازقرن21 خیلی چیزا تغییر کرده ...
الان 2و3 سالی هست که هدف من از پزشکی شده بیوتکنولوژی، و خدا رو شکر که توی فاز و جریاناتی قرار گرفتم که فهمیدم دقیقا باید وارد چه حرفه ای بشم. درسته که به اون چیزی که میخواستم نرسیدم یعنی دکترای پیوسته ی این رشته که فقط دانشگاه تهران داره اما خب توی این قضیه با خودم کنار اومدم ،کنار اومدنش اصلاراحت نبود اما خب ... با اینکه خیلی وقته خانوادم در جریان علاقم به این رشته هستن اما با این رشته شدید مخالفن و این مخالفت حتی شامل خانواده ی مادری هم میشه .البته حق میدم به مادر و پدرم که نگران آینده ی تنها فرزندشون باشن اما خب چیزی که هست اینه که من کسی نیستم که کور کورانه و سطحی نگر دست به انتخا ب بزنم از علاقه بیش از اندازم به این رشته که بگذرم که البته به قول دکتر سمیعی در یکی از سخنرانی هاش در دانشگاه فردوسی مشهد در جمع برو بچه های دانشجوی پزشکی علاقه حرف اول رو میزنه،داشتم میگفتم حتی اگه از علاقه هم بگذریم من به اندازه کافی در مورد رشته ی انتخابیم تحقیق کردم و با افراد سرشناس صحبت کردم با دانشجوهای بیوتک که البته قربونش برم خوبم توی نت جواب میدن با همه ی اینایی که گفتم بابای بنده هی جلوی پام سنگ میندازه و مخالفه و جدیدا هم که راضی شد و برای تحقیق و آسودگی بیشتر به سبزوار رفت تا تیر آخرو واسه ثبت نام من توی دانشگاه آزاد اونجا بزنه از شانس بده من یه اقای غزمیتی از رشته من بد میگه ودوباره روز از نو روزی از نو.اوایل بابا اینقد مخالف بود که بعد اومدن رتبه و گل کاشتن من تمام تلاشش رو میکرد که منو راضی کنه تا آزاد دندون برم ولی خب منم کم نیاوردمو به بهونه های مختلف این پیشنهاد ستیزه گرایانه رو رد کردم من نمیدونم چرا همش پرستیژ رو توی پزشکی میدونن در حالی که دانشجوهای پزشکی اعتراف به این حقیقت دارن که علم اصلی توی بیوتکه و و و. خلاصه دست به دامن بقیه شدم که طلسم این رضایت بشکنه،واینکه وقتی به ارزوم رسیدم مطمئنن قدر رشتمو خیلی بیشتر از الان میدونم و پای سختیهاش وامیسدم چون خیلی برای بدست آوردنش سختی کشیدم. |
About![]()
Archivesمرداد 1393آبان 1392 مهر 1392 مرداد 1392 خرداد 1391 ارديبهشت 1391 اسفند 1390 بهمن 1390 دی 1390 Authorssenator73fatemeh jafari Links
۩۞۩جدید ترین ترفند های دنیا همه چی۩۞۩ LinkDump
کیت اگزوز ریموت دار برقی Categories
فرقی نمی کنه...!
کاربران آنلاین:
بازدیدها :
|